روایت دختر شهید سلیمانی از انفجار مهیب در اولین شب تهاجم

1404/04/22
20
0
سیاسیاخبار ایران
کد خبر :15065

زینب سلیمانی: خانه ما که نزدیک‌تر به خانه شهیدان باقری و رشید بود، به جز شیشه‌ها، ‌دیوار هم ترک برداشته و گچ‌شان ریخت.

آن شب همسرم نبود؛ من هم رفتم پیش مادرم. 

اذان صبح شد و من سجاده‌ام را در پذیرایی باز کردم. 

مادرم در اتاق نماز می‌خواند، هیچکدام چراغ را روشن نکرده بودیم. 

هنوز سر سجاده بودم که ناگهان صدای وحشتناکی آمد و حجم پرفشاری از هوا و خرده شیشه به سمتم پرت شد

;
نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید
کد امنیتی
ذره بین

هیچ نظری برای این خبر ثبت نشده است

با ثبت نظر خود اولین نفری باشید که برای این خبر نظر ثبت کرده است.